دیگر هیچ کینهای توی سینهی من نیست. دست مرا گرفتی و بردی گذاشتی روی سنگ سیاه ثقلم. تو مجبورم کردی که به همهچیز این دنیا رحم کنم. تو هم به من رحم کن.
دستکشهای بیاهمیت [یادداشت شخصی] بازدید : 292
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 4:21
دیگر هیچ کینهای توی سینهی من نیست. دست مرا گرفتی و بردی گذاشتی روی سنگ سیاه ثقلم. تو مجبورم کردی که به همهچیز این دنیا رحم کنم. تو هم به من رحم کن.
دستکشهای بیاهمیت [یادداشت شخصی]تعداد صفحات : 0